بگوئید که بر گورم بنویسند
زندگی را دوست داشت،
ولی آن را نشناخت
مهربون بود، ولی مهر نورزید
طبیعت را دوست داشت، ولی از آن لذت نبرد
در آبگیر قلبش جنب و جوش بود، ولی کسی بدان راه نیافت
در زندگی احساس تنهایی می نمود، ولی هرگز دل به کسی نداد
وخلاصه بنویسید،
زنده بودن را برای زندگی دوست داشت،
نه زندگی را برای زنده بودن !!!